بایگانی روزانه: آگوست 29, 2012
ظاهرا چشم حاج واعظ طبسی بدجور خانم ریحانی را گرفته است!
مصطفی واعظ طبسی، فرزند و رییس دفتر ویژه آستان قدس رضوی و عضو هیات مدیره سازمان اقتصادی رضوی است. این سازمان سرپرستی حدود پنجاه شرکت اقتصادی را بر عهده دارد و بدون حسابرسی به غارت ملی مشغول است.
در هفتههای گذشته که ماجرای خانم ریحانی و قرارداد نجومی او منتشر شد؛ حاج عباس! که در یک حاتم بخشی ولایی قول پولدار شدن این خانم را داده بود، اسیر رسانهها شد و مجبور شد سفری به تهران و بیت داشته باشد تا رسانهها دیگر ماجرا را کش ندهند؛ اما ماجرا آنقدر شور شده که به قول معروف هردم از این باغ بری میرسد!
باری آستان قدس رضوی، سازمان عریض و طویل بی حساب و کتابی است که همانطور که گفته شد سرپرستی ۵۰ شرکت اقتصادی را برعهده دارد.
اما از بخت بد حاج عباس و فرزند برومندش! یکی از این شرکتهای زیر نظر آستان قدس رضوی، شرکت شهاب خودرو یا همان لیلاند موتورز ایران است که اتوبوس ها و کامیون های تولیدی آنها را دیدهایم.
این شرکت در اقدامی غیرانسانی در ماه گذشته پیش بیش از ۶۵۰ نفر از کارگران خود را اخراج کرد! و تجمعات مختلف کارگران این شرکت مقابل کارخانه، ریاست جمهوری و وزارت کار هم به جایی نرسید.
اما این اخراجها کجا و قرارداد میلیاردی با یک دختر خانمی که ظاهرا چشم حاج عباس و فرزند او را گرفته است کجا!
امروز یک سایت داخلی نوشت: «شاید بد نباشد حاج مصطفی واعظ طبسی که ظاهرا لطف ایشان باعث ارائه این بودجه به خانم سحر ریحانی شده، گوشه چشمی هم به ۶۰۰ کارگر بیکارشده شرکت شهاب خودرو بنمایند.»
«بازتاب امروز» در ادامه نقد آستان قدس رضوی و حاتمبخشی حاج عباس واعظ طبسی نوشته است: «این ریخت و پاشها به پای یک هنرپیشه سینما از سوی آستان قدس رضوی به اینجا ختم نمیشود و ریحانی که کار کردن با آستان قدس احساس قدرت و انگیزه در وی ایجاد کرده، خبر از ساخت سه پروژه دیگر که تامین کننده مالی آنها آستان قدس رضوی است، داده است!»
این دختر خانم که فعلا در آستان قدس یکه تازی میکند دربارهی تجهیز دفتر کارش از طرف آستان قدس هم گفته است: «برای پروژه پرستاران ایرانی ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ دقیقه را سفارش دادهاند. هنوز هیچی نشده سه هفته پیش آمدند دفتر من را تجهیز کردند والله – قسم کبیره استها- سه بار ناظر فرستادهاند، نه باب فضولی، برای اینکه بپرسند آیا کم و کسری دارید؟ باور کنید از هر چیزی که نیاز دیدند بهترینش را خریدند… همه جوره همکاری کردند با سلیقه من کنار آمدند. مثلا آرزو داشتم کنار ضریح گل رز پرپر کنم! حاج آقا و دیگر عوامل در کمال ناباوری اجازه دادند..»
اما نکتهی جالب اینجاست پسر حاج عباس واعظ طبسی که گفته بود سحر ریحانی به این دلیل تقدیر شده که مدال المپیاد خود را به موزه آستان قدس هدیه کرده است؛ در بررسیها مشخص شد اساسا این خانم مدال المپیاد نبرده است و در برررسی سه دوره اخیر برگزیدگان المپیادهای کشوری و بین المللی و همچنین برگزیدگان المپیاد ریاضی که دانشجویان شریف برندگان آن بودند، نشان میدهد نامی از «سحر ریحانی» در این میان نیست. بنیاد ملی نخبگان هم اعلام کرده: هیچگونه پرونده، فرم و یا وضعیت تحت پوشش در بنیاد ملی نخبگان به نام سحر ریحانی وجود ندارد!
اینجاست که شیوه حکومت سیدعلی مشخص میشود؛ ۶۶۷ کارگر یک شرکت زیرمجموعه آستان قدس از کار اخراج میشوند تا دختری که مقبول طبع آقا مصطفی واعظ طبسی بوده «پولدار شود و به آرزویش برسد!»
در پایان هم باید گفت که مصطفی فرزند کوچکتر عباس واعظ طبسی است، و ناصر واعظ طبسی، برادر بزرگتر وی، شخصی است که همزمان با پرونده شهرام جزایری تحت عنوان شرکت المکاسب، ید طولاتری در این قبیل غارتها دارد!