بایگانی روزانه: مارس 25, 2013
دراویش بند ۳۵۰ اوین نیز اعتصاب غذا کردند
علیرضا روشن و مصطفی عبدی از دراویش زندانی در بند ۳۵۰ زندان اوین از روز اول فروردین سال جاری وارد اعتصاب غذا شدند.
به گزارش مجذوبان نور، آقایان علیرضا روشن و آقای مصطفی عبدی از فعالین حقوق دراویش و پرسنل سایت مجذوبان نور از اول فروردین سال جاری در اعتراض به نگهداری وکلای زندانی دراویش در شرایط نامناسب بندهای امنیتی زندان اوین و برخوردهای خشن و توهین آمیز با آنها دست به اعتصاب غذا زده و خواستار بازگرداندن فوری آنها به بند ۳۵۰ و پیگیری اقدامات درمانی برای آنان شدهاند.
این دو درویش در ملاقاتی که صبح امروز با خانوادههای خود داشتند از اعتصاب غذای خود خبر داده و اعلام کردند : «به علت نگرانی از وضیعت وکلای زندانی دراویش و وخامت حال دو درویشی که در زندان عادل آباد شیراز با همین خواسته در اعتصاب غذا هستند، ضمن اینکه ملتمسانه از آنها می خواهیم که به اعتصاب خود پایان دهند، راه آنها را پیش گرفته و وارد اعتصاب غذا شدهایم».
کسری نوری و صالح مرادی از دیگر دراویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز نیز مدت ۶۹ روز است که در اعتراض به انتقال وکلای دراویش به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹، دست به اعتصاب غذا زده اند، هم اکنون پنج روز است که اعتصاب غذای خود را از اعتصاب غذای تر به خشک تغییر دادهاند و این در حالی است که خانواده این افراد وضع جسمی آنها را «اسفبار و در آستانه مرگ» توصیف کردند.
گزارشها حکایت از این دارد که کسری نوری در ششمین روز اعتصاب غذای خشک در اثر ضعف شدید از هوش رفته است.
مادر میثم حسینی: این بود ایران اسلامی که سی و چند سال پیش بخاطرش تظاهرات کردیم و کشته دادیم؟
محمدرضا (میثم) حسینی، سرباز بیست و دو ساله ای است که نزدیک به دو ماه پیش از زندان اوین به زندان بندرعباس تبعید شد. این زندانی سیاسی در حالی که در پادگان ارومیه در حال گذراندن ماههای پایانی خدمت سربازی بود ماموران امنیتی به منزلش در تهران یورش برده و او را بازداشت کردند. و پس از مدتی در دادگاه به اتهام خبررسانی به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
مادر میثم حسینی به سایت ملی‑مذهبی می گوید: “از چند هفته پیش که میثم را به زندان بندرعباس تبعید کردند دیگر او را ندیدم. بخاطر مسافت طولانی راه و مریضی که دارم نمی توانم به بندرعباس بروم. در آن شهر هم کسی را نمی شناسم کجا بروم؟ هر چند حبس او ناعادلانه است اما حاضر بودم در همین اوین باشد تا حداقل بتوانم هر هفته او را ببینم. اما الان من هم در خانه حبس شده ام و فقط ساعت را نگاه می کنم و دقایق را می شمارم تا این تلفن زنگ بخورد و صدای بچه ام را بشنوم. من می دانم که در چه p شرایطی آنجا نگهداری می شود اما وقتی زنگ می زند نگران من هست و می گوید مبادا گریه کنی و چشمهایت را از دست بدی. میثم می داند در سر من لخته خون است و فشار عصبی برایم خطرناک است. به دکتر هم گفتم نامه بنویسد دکتر گفت اینها به حرف فلک گوش نمی دهند به نامه من دکتر توجه می کنند؟”
وی با گلایه از عملکرد مسئولین می افزاید: “آیا ما که این همه برای انقلاب زحمت کشیدیم و مردم جوانهایشان را برای این انقلاب دادند که آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی در ایران برقرار شود الان در کجا هستیم؟ به کدامیک از اینها عمل می شود، آزادی یا اسلام؟ آنهایی که مدعی مسلمانی هستند و دولا می شوند نماز می خوانند اینگونه باید رفتار کنند؟ آیا حق من ایرانی مسلمان این است که اینطور با من رفتار و توهین کنند؟ این بود ایران اسلامی که سی و چند سال پیش بخاطرش تظاهرات کردیم و کشته دادیم؟”
میثم حسینی پس از انتقال به زندان بندرعباس در بین زندانیان عادی با بیماری های مسری نگهداری می شود. بنا بر گزارش ها این زندانی گمنام پس از بازداشت مورد اذیت و فشار شدید قرار داشته است.
مادر این زندانی سیاسی خاطرنشان می کند: “بخدا قسم از هیچکدام اینها نمی گذرم. من از آقای پیرعباسی خواهش کردم که به حرفهای من گوش بدهد تا از بچه ام دفاع کنم. به هر مقام قضایی مراجعه می کنم جوابی به من نمی دهند. من نامه می برم به من می گویند اینجا دادگاه است. من هر چند سواد ندارم اما معنای دادگاه را می دانم، چطور می شود که بعنوان پدر و مادر نمی توانیم در دادگاه حضور پیدا کنیم. میثم من سرباز این مملکت بود کنج سلول جای او هست؟ اصلا فکر نمی کردیم او را تا الان در زندان نگه دارند. به ما می گفتند این یکی و دو ماه از زندان بیرون می آید. اما از او می خواستند که اعتراف دروغین کند و میثم حاضر به اینکار نشد و او را نگه داشتند. باز از مقامات ممنون هستم که بچه ام زنده است و آدم کشی نکردند.”
خانم حسینی در پایان می گوید: “شب و روز از این تریبون ها حکومتی اعلام می کنند که در انتخابات شرکت کنید و رای دهید. به کی رای بدهم؟ مگر تا الان که رفتم رای دادم چکار برای مردم انجام دادند؟ مگر غیر از این بود که با شور رفتیم رای به صندوق انداختیم بعد جوانهایمان را کشتند و توی زندان انداختند؟ از کشورهای دیگر می آمدند عید نوروز ایران را ببینند اما الان با این وضعیت از عید فقط مشکلات و بدبختی برای مردم مانده است.”
تولید گندم کشور در سال ۱۳۹۱ نابود شد
دیگربان: عباس رجایی٬ رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس میگوید در سال ۱۳۹۱ گندم تولید داخلی با «بیتوجهی مسئولان و تعیین قیمت ناعادلانه برای خرید آن از مرزها خارج یا خوراک دام شد.»
آقای رجایی این اظهارات را روز یکشنبه (چهارم فروردین ماه) در گفتگو با سایت «خانه ملت» بیان کرده است.
به گفته وی در سال گذشته «گندم تولید شده به علت پایین بودن قیمت خرید تضمینی محصولات کشاورزی به سیلوها تحویل داده نشده و موجبات واردات گندم را فراهم کرده است»
این نماینده مجلس در عین حال اظهار کرده که گندمهای وارداتی در بعضی مواقع به «انواع میکروبها آلوده» است.
رجایی افزوده است: «در صورتی که دولت قیمت خرید تضمینی گندم را عادلانه تعیین میکرد نه وارداتی صورت میگرفت نه نابودی تولید داخل انجام میشد.»
دی ماه سال ۱۳۹۱ نیز مجیدرضا حریری٬ رئیس کمیته واردات اتاق ایران از رشد ۱۰۰ برابری واردات گندم خبر داده بود.
در ششمین روز اعتصاب غذای خشک؛ کسری نوری از هوش رفت
کسری نوری از دراویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز در ششمین روز اعتصاب غذای خشک در اثر ضعف شدید از هوش رفت.
به گزارش مجذوبان نور، کسری نوری به همراه صالح مرادی از دراویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز، بعد از ۶۴ روز اعتصاب غذای تر، پنج روز است که دست به اعتصاب غذای خشک زده اند. کسری نوری ساعاتی پیش در اثر ضعف شدید از هوش رفت. پس از این اتفاق مامورین حفاظت و حراست زندان این دراویش گنابادی را به بهداری زندان انتقال دادند.
صبح روز یکشنبه نیز در ملاقاتی که خانوادههای این دراویش با این دو زندانی عقیدتی داشتند، وضع جسمی آنها را “اسفبار و در آستانه مرگ ” توصیف و اعلام کردند: “در صورت بروز هر حادثه ای مسئولین مخصوصا قاضی صلواتی و وزارت اطلاعات باید پاسخ گو باشند، چرا که پس از ۶۴ روز به خواسته کوچک آنها مبنی بر انتقال وکلای دراویش به بند ۳۵۰ هیچ توجهی نکردهاند”.
این دو درویش در اعتراض به انتقال وکلای زندانی دراویش به بند ۲۰۹ اوین با وجود مشکلات جسمی دست به اعتصاب غذا زدهاند و خواهان بازگرداندن این افراد به بند ۳۵۰ زندان اوین هستند.
در این ملاقات این دراویش زندانی به خانوادهایشان وصیت کرده و گفتند برای عقیده و خواسته شان دست از اعتصاب بر نمیدارند. گفتنیست هر یک از آنها بیش از ۳۵ کیلو وزن کم کرده اند و رییس زندان نیز امروز شاهد عینی وضعیت ناگوار آنها بوده است.
عوارض این اعتصاب غذا از جمله (ضعف، کاهش وزن شدید، سرگیجه، کاهش شدید بینایی، درد کلیه، چسپندگی روده ، ناراحتی کبد و معده درد و …) تشدید یافته و با وجود اعتصاب غذای خشک، جان این دو درویش گنابادی در خطر است.