بایگانی روزانه: مِی 31, 2013
دستیار اوباما: برای حمله نظامی به ایران جدی هستیم
در حالیکه درگیریها در سوریه، توجهات بینالمللی را به خود جلب کرده، برنامه هستهای ایران با سرعت زیادی ادامه دارد. متاسفانه، همزمان با راهاندازی نسل بعدی سانتریفیوژها توسط ایران – ماشینهایی که میتوانند اورانیوم غنی شده را سه تا چهار برابر سریعتر از پیش تولید کنند – مذاکرات گروه ۱+۵ پیرامون برنامه هستهای ایران یک بار دیگر متوقف شده است.
گرچه فشارهای اقتصادی هزینههایی بر ایران تحمیل کرده، اما این فشارها تاکنون در اصلاح برنامه هستهای این کشور با شکست مواجه شده است. هر چند آیتالله علی خامنهای به «بیرحمانه» بودن تحریمها اذعان کرده، با این وجود به نظر میرسد او متوجه شده که وضعیتی بدتر از این در انتظار ایران است. با توجه به هدف رئیس جمهور اوباما، برای جلوگیری از دستیابی ایران بهسلاحهای هستهای، او باید نشانهای از جدی بودن را در این زمینه بروز دهد. حداقل زمانی که ایالات متحده برای حل مشکل از طریق دیپلماسی عنوان کرده، رو به پایان است. رهبر ایران باید متوجه شود که ما جدی هستیم و پیامد آن به احتمال زیاد استفاده از زور است.
شاید به دلیل تردید آمریکا در سوریه، یا خروج نیروهای ما از عراق، یا انتقال نیروهایمان به خارج از افغانستان، یا صحبت از آسیا به عنوان نقطه اتکای آمریکا است که رهبر ایران باور ندارد که در صورت شکست تلاشهای دیپلماتیک از زور استفاده میکنیم. اوباما اصرار دارد که تصمیم او مبنی بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاحهای هستهای جدی است و در این راه هر اقدامی که لازم باشد، انجام خواهد شد. برداشت اشتباه ایرانیها از این صحبتها میتواند ما را به سرعت در مسیر جنگ قرار دهد.
در صورتی که به روند استفاده از دیپلماسی در قبال ایران فرصت دیگری داده شود، آمریکا نیاز دارد که استراتژی مذاکرات خود را به دور از رویکرد اعتمادسازی «گام به گام» دنبال کند که تنها به تعمیق این برداشت ایرانیها منجر میشود که میتوانند تا زمانی که تسلیم خواستههای آنها شویم، ما را بازی دهند. در عین حال، ایالات متحده باید درباره این مساله که در خصوص برنامه هستهای ایران چه چیزهایی را میتواند بپذیرد و چه چیزهایی را نمیتواند، موضع شفافتری داشته و به اظهارات دولت مبنی بر اتمام فرصت دیپلماسی اعتبار بیشتری بخشد.
رویکرد اعتمادسازی که به دنبال دستیابی به تواقفی محدود به منظور خرید زمان تا رسیدن به توافقی بزرگتر در آینده است، به آسانی به نتیجه نخواهد رسید. حتی اگر این رویکرد منجر به نتیجه شود، مشخص نیست که چنین تاکتیکی بتواند منافع ایالت متحده را تامین کند. باید یک معامله محدود بر پایه این مفهوم که تولید اورانیوم متوسط غنیسازی شده ۲۰ درصدی ایران متوقف شود اتفاق افتد تا این کشور نتواند سوخت مورد نیاز خود را برای دستیابی به اورانیوم غنی شده در تولید سلاحهای هستهای ارتقا ببخشد.
با این حال اگر ایران به اندازه تولید یک بمب، اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد در اختیار داشته باشد، تنها ۳۰ تا ۴۰ روز فرصت لازم دارد تا به میزان سوخت لازم برای تولید سلاح هستهای دست پیدا کند.
با گسترش تعداد سانتریفیوژهای نسل اول و دوم، حتی اگر ایران، تولید اورانیوم متوسط غنی شده خود را به عنوان بخشی از توافق بینالمللی، محدود یا به خارج از کشور حمل کند، میتواند با اورانیوم کمتر غنی شده خود، برای تولید ۴ تا ۵ بمب خیلی سریع اورانیوم غنی شده به دست آورد.
ایران همچنان مذاکرات را با این استدلال که از «خط قرمز» عبور نخواهد کرد، به تعویق میاندازد. امریکا و متحدانش باید سرعت عمل بیشتری از خود نشان بدهند. شاید بهترین اقدام این باشد که آنها سرعت خود را تا پیش از انتخابات ۱۴ ژوئن در ایران افزایش دهند البته نه به این دلیل که احتمال دارد پیش از انتخابات به توافق برسند، بلکه به این دلیل که ایرانیها برای تامل در معنای رویکردی که با سرعت زیاد به سوی پایان بازی هستهای پیش میرود به زمان بیشتری نیاز دارند.
این رویکرد جدید میتواند شامل تعریف توانایی هستهای غیرنظامی قابل قبول برای ایران باشد؛ تعریفی که رویکرد اعتمادسازی کاملا از آن منحرف شده و میتواند به معنای پذیرش غنیسازی محدود، اما با محدودیتهای سختگیرانه و قابل بازبینی باشد. این امر مانع از آن می شود که ایران با تولید و ارائه سلاحهای هستهای، جهان را مقابل یک عمل انجام شده قرار دهد.
در عمل، نیاز است که محدودیتهایی درباره تعداد و انواع ساتریفیوژها وضع شود که حداکثر میزان سطح غنیسازی و اورانیوم غنیسازی شدهای که میتواند در ایران باقی بماند، چقدر باشد. هر یک از این مقادیر باید بسیار اندک تعیین شود. واضح است که اگر ایران آمادگی داشته باشد برنامه هستهای خود را طبق این الگو تغییر دهد، ما نیز آماده لغو تحریمهای اقتصادی علیه ایران هستیم. اما ایرانیها پیش از پذیرش این شرایط نمیتوانند این فرصت را بدست بیاودند.
گذشته از بهانههایی که ایرانیها بیان میکنند، رویکرد پایان دادن به مساله هستهای این منفعت را نیز به دنبال دارد که اذهان آنها نسبت به این مساله کاملا روشن شود. این سیگنالی خواهد بود که نشان میدهد ما در آنچه میگوییم کاملا مصمم هستیم؛ این که زمان دیپلماسی در حال اتمام است.
با وجود آن که رهبران ایران ادعا میکنند که برنامه هستهای این کشور برای مقاصد صلحآمیز است، ایالات متحده میتواند نیت واقعی ایران را برای جهان از جمله برای مردم این کشور افشا کند. در چنین شرایطی، این اقدام برای ایالات متحده به مراتب راحتتر است تا آن که بخواهد لزوم اقدام نظامی را برای جامعه بینالملل توجیه کند.
دیپلماسی زمانی موفق خواهد بود که تهدیدها توسط طرف مقابل باور شده و بازی در این زمینه متوقف شود. ارائه پیشنهادی قابل قبول برای پایان این مساله به طرف ایرانی میتواند آنها را قانع کند که زمان رو به پایان است و ما در صورت شکست دیپلماسی، آماده استفاده از نیروی نظامی هستیم و راهی مشخص در دیپلماسی به آنها ارائه میکنیم. ایرانیان اگر این مساله را متوجه نشوند، باید عواقب آن را به عهده بگیرند.
تصمیم مضحک صدا و سیما در مورد مناظره کاندیداها
سایت عصر ایران: اولین گفت و گوی گروهی کاندیداها ، تحت عنوان «مناظره» روز جمعه ساعت 16 از شبکه اول سیما به صورت زنده روی آنتن میرود.
در این گفت و گوی گروهی، هر 8 کاندیدا حضور خواهند یافت و به سوالات مجری برنامه، پاسخ خواهند داد.
در انتخابات سال 1388، مناظره ها به صورت دو نفری برگزار می شد. اما این بار به دلیل این که کاندیداها 8 نفر هستند، «مناظره»ها به «گفت و گوی دسته جمعی» تبدیل شده است.
نکته قابل توجه این که این شبه مناظره، در ساعت 4 بعد از ظهر یک روز تعطیل بر روی آنتن می روند. یعنی در ساعتی که بسیاری از مردم برای استفاده از روز تعطیل در بیرون خانه هستند. این در حالی است که می شد این برنامه را در روزها و ساعات پربیننده تری بر روی آنتن فرستاد.
دو مناظره بعدی هم، برای ساعت 16 برنامه ریزی شده اند: یکی در روز چهارشنبه 15 خردادماه و دیگری جمعه 17 خرداد.
تکرار این مناظره ها در ساعت 21 همان روز از شبکه چهارم سیما بر روی آنتن خواهد رفت و نه در روز دیگر.
تا کنون، برنامه های تلویزیونی کاندیداها که به صورت «تک کاندیدایی» بوده اند، در ساعات مناسب سیما بر روی آنتن رفته اند ولی شگفت انگیز است که چرا تلویزیون، جذاب ترین بخش را در نامناسب ترین ساعات و روزها قرار داده است. این رویکرد صدا و سیما، قطعاً با شعار حضور حداکثری مردم در انتخابات منافات دارد.
به نظر می رسد، صدا و سیما هم می خواهد مناظره برگزار کند و هم اثر مناظره ها را به حداقل برساند.
تظاهرات در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در کابل
بی بی سی : حدود سیصد تن از شهروندان کابل امروز در اعتراض به آنچه «مداخلات کشورهای خارجی» میدانند، راهپیمایی کردند.
معترضان، دولت ایران و پاکستان را متهم کرده و از حکومت افغانستان خواسته اند که دست افرادی را که به نفع کشورهای خارجی کار میکنند از قدرت کوتاه کند.
معترضان خشمگین گفته اند که در کشمکش های شورای ملی بر سر واژه های «دانشگاه و پوهنتون»، ایران مداخله کرده است.
این راهپیمایی قبل از ظهر امروز توسط شماری از فعالان جامعه مدنی سازماندهی شده بود.
معترضان از منطقه شهرنو تا مقابل ساختمان سفارت ایران در کابل راهپیمایی کردند و شعارهای «مرگ بر ایران» سر دادند. سازماندهان این راهپیمایی گفتهاند که شماری از افراد در چارچوب حکومت و شورای ملی افغانستان برای حفظ منابع کشورهای خارجی به ویژه ایران کار میکنند.
میرویس عمرخیل یکی از سازماندهان این راهپیمایی به بیبیسی گفت: «هدف این راهپیمایی برای جلوگیری از اشغال فرهنگی دولت ایران است چون ایران کوشش می کند که بین اقوام افغانستان بی اتفاقی به میان بیاورد.»
معترضان گفته اند که پیش از این تظاهراتی علیه دولت پاکستان سازماندهی کردهاند و به گفته آنها در صورتی که تشخیص بدهند کشوریهای دیگر هم » علیه منافع ملی افغانستان فعالیت دارند» علیه آنها نیز تظاهرات خواهند کرد.
آقای عمرخیل همچنین گفت تا زمانی که خواستهای آنها از سوی دولت پذیرفته نشود، به راهپیمایی های خود ادامه خواهند داد.
او گفت که ایران در ادارات دولتی افغانستان افرادی را دارد که «برای نفاق افکنی میان مردم افغانستان» کار میکنند.
او به جنجال اخیر در مجلس نمایندگان افغانستان بر سر استفاده از واژه های دانشگاه و پوهنتون در طرح قانون تحصیلات عالی اشاره کرد.
جنجالهای زبانی در افغانستان حرف تازهای نیست، پیش از این کشمکش در مورد استفاده از واژه های دانشگاه و پوهنتون خبرساز شده و در مواردی به زد و خورد دانشجویان و نمایندگان مردم در شورای ملی انجامیده است.
در راهیپیمایی امروز معترضان عکس های شماری از چهره های شناخته شده افغان را با خود حمل کردند و آنها را به حفظ منافع ایران در افغانستان متهم کردند.
هفته پیش مجلس نمایندگان افغانستان در جلسه روز شنبه ۴ جوزا/خرداد، تصویب قانون تحصیلات عالی را به بحث گرفت. اختلاف اعضای مجلس در کاربرد واژههای دانشگاه و پوهنتون در قانون تحصیلات عالی، بررسی این قانون را به تعویق انداخت.
در طرح پیشنهادی دولت تنها واژه پشتو پوهنتون ذکر شده بود، اما شماری از نمایندگان در مجلس تاکید کردند که واژه دانشگاه هم باید در این قانون ذکر شود.
این موضوع و چند بحث دیگر زبانی در این قانون، مجلس را دوپارچه کرد. شماری از نمایندگان از طرح پیشنهادی دولت حمایت کردند و برخی دیگر آن را مانع رشد زبان فارسی در افغانستان خواندند.
سفارت و نمایندگی های دپلماتیک ایران در افغانستان تا کنون واکنشی به این راهپیمایی نشان نداده اند.
تحریم های تازه آمریکا : تحریم مدیر امنیتی بیت رهبری
میثم خامنهای (راست) در کنار اصغر میرحجازی (وسط) و محمد جواد گلپایگانی (داماد آیتالله خامنهای)
بی بی سی : آمریکا علی اصغر میرحجازی ، مدیر امنیتی – سیاسی دفتر آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران، را به اتهام نقض حقوق بشر تحریم کرده است.
در بیانیه روز پنجشنبه (۳۰ مه) وزارت دارایی آمریکا در مورد آقای میرحجازی آمده است: » او از نفوذ پشت صحنه اش برای تقویت عواملی در سازمان های اطلاعاتی ایران در جهت سرکوب خشونت بار مردم ایران استفاده کرده است.»
وزارت دارایی ایالات متحده همچنین کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه و شرکت مهندسی افق توسعه صابرین را به فهرست تحریم هایش اضافه کرده است.
شرکت مهندسی افق توسعه صابرین به اتهام شرکت در انداختن پارازیت تحریم شده است.
این شرکت وارد کننده تجهیزات پارازیت اندازی بر فرکانس شبکه های ماهواره ای است.
کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه نیز که در کنترل محتوای سایت های اینترنتی و فیلتر کردن آن فعال است، به اتهام محدود کردن آزادی بیان مردم تحریم شده است.
آمریکا در پی وقایع خشونت بار انتخابات سال ۲۰۰۹ در ایران، حداقل ۱۰ مقام ایرانی از جمله محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات و محمد رضا نقدی، فرمانده سازمان بسیج را به اتهام نقض حقوق بشر تحریم کرده بود.
ایران اتهام نقض حقوق بشر را رد می کند و می گوید در جریان وقایع انتخابات ریاست جمهوری چهار سال پیش، با اغتشاشگران برخورد قانونی کرده بود.
انسداد دو میلیارد دلار دیگر
از سوی دیگر، وزارت دارایی آمریکا از مسدود کردن حدود دو میلیارد دلار از دارایی های ایران در سال ۲۰۱۲ خبر داده است.
این وزارتخانه با ارسال گزارش سالانه دارایی های تروریستی به کنگره از توقیف دو میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار از دارایی های کشورهای حامی تروریسم یا سازمان های تروریستی در سال گذشته خبر داده است.
یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار از دارایی های مسدود شده مربوط به ایران است.
بر اساس گزارش منتشر شده، افزایش تحریم های ایران در سال گذشته باعث شده که رقم دارایی های مسدود شده این کشور در سال گذشته نسبت به سال ۲۰۱۱ میلادی، ۳۵۰۰ درصد افزایش یابد.
دارایی های مسدود شده ایران در سال ۲۰۱۱ میلادی، پنجاه و پنج میلیون و ۴۰۰ هزار دلار گزارش شده است.
کوبا، سودان و سوریه سه کشور دیگری هستند که دارایی هایشان در آمریکا در سال گذشته توقیف شده است.
رقم دارایی های مسدود شده این سه کشور به نسبت هشت میلیون، چهار میلیون و ۷۰۰ هزار و چهارصد هزار دلار عنوان شده است.
در مجموع ۱۲ هزار دلار از دارایی های سه گروه لشکر جنگوی، لشکر طیبه و جنبش راجه سلیمان نیز از جمله دارایی های مسدود شده است.
هم زمان، وزارت دارایی آمریکا اعلام کرده است که با خروج نام بعضی از شهروندان و موسسه های ایرانی و سوری از فهرست سازمان های تروریستی، ۱۲۵ میلیون دلار از دارایی های آنها آزاد شده است.
وزارت امور خارجه آمریکا سال گذشته نام سازمان مجاهدین خلق را از فهرست سازمان های تروریستی این کشور حذف کرده بود.