بايگانی وبنوشت
دستیار اوباما: برای حمله نظامی به ایران جدی هستیم
در حالیکه درگیریها در سوریه، توجهات بینالمللی را به خود جلب کرده، برنامه هستهای ایران با سرعت زیادی ادامه دارد. متاسفانه، همزمان با راهاندازی نسل بعدی سانتریفیوژها توسط ایران – ماشینهایی که میتوانند اورانیوم غنی شده را سه تا چهار برابر سریعتر از پیش تولید کنند – مذاکرات گروه ۱+۵ پیرامون برنامه هستهای ایران یک بار دیگر متوقف شده است.
گرچه فشارهای اقتصادی هزینههایی بر ایران تحمیل کرده، اما این فشارها تاکنون در اصلاح برنامه هستهای این کشور با شکست مواجه شده است. هر چند آیتالله علی خامنهای به «بیرحمانه» بودن تحریمها اذعان کرده، با این وجود به نظر میرسد او متوجه شده که وضعیتی بدتر از این در انتظار ایران است. با توجه به هدف رئیس جمهور اوباما، برای جلوگیری از دستیابی ایران بهسلاحهای هستهای، او باید نشانهای از جدی بودن را در این زمینه بروز دهد. حداقل زمانی که ایالات متحده برای حل مشکل از طریق دیپلماسی عنوان کرده، رو به پایان است. رهبر ایران باید متوجه شود که ما جدی هستیم و پیامد آن به احتمال زیاد استفاده از زور است.
شاید به دلیل تردید آمریکا در سوریه، یا خروج نیروهای ما از عراق، یا انتقال نیروهایمان به خارج از افغانستان، یا صحبت از آسیا به عنوان نقطه اتکای آمریکا است که رهبر ایران باور ندارد که در صورت شکست تلاشهای دیپلماتیک از زور استفاده میکنیم. اوباما اصرار دارد که تصمیم او مبنی بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاحهای هستهای جدی است و در این راه هر اقدامی که لازم باشد، انجام خواهد شد. برداشت اشتباه ایرانیها از این صحبتها میتواند ما را به سرعت در مسیر جنگ قرار دهد.
در صورتی که به روند استفاده از دیپلماسی در قبال ایران فرصت دیگری داده شود، آمریکا نیاز دارد که استراتژی مذاکرات خود را به دور از رویکرد اعتمادسازی «گام به گام» دنبال کند که تنها به تعمیق این برداشت ایرانیها منجر میشود که میتوانند تا زمانی که تسلیم خواستههای آنها شویم، ما را بازی دهند. در عین حال، ایالات متحده باید درباره این مساله که در خصوص برنامه هستهای ایران چه چیزهایی را میتواند بپذیرد و چه چیزهایی را نمیتواند، موضع شفافتری داشته و به اظهارات دولت مبنی بر اتمام فرصت دیپلماسی اعتبار بیشتری بخشد.
رویکرد اعتمادسازی که به دنبال دستیابی به تواقفی محدود به منظور خرید زمان تا رسیدن به توافقی بزرگتر در آینده است، به آسانی به نتیجه نخواهد رسید. حتی اگر این رویکرد منجر به نتیجه شود، مشخص نیست که چنین تاکتیکی بتواند منافع ایالت متحده را تامین کند. باید یک معامله محدود بر پایه این مفهوم که تولید اورانیوم متوسط غنیسازی شده ۲۰ درصدی ایران متوقف شود اتفاق افتد تا این کشور نتواند سوخت مورد نیاز خود را برای دستیابی به اورانیوم غنی شده در تولید سلاحهای هستهای ارتقا ببخشد.
با این حال اگر ایران به اندازه تولید یک بمب، اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد در اختیار داشته باشد، تنها ۳۰ تا ۴۰ روز فرصت لازم دارد تا به میزان سوخت لازم برای تولید سلاح هستهای دست پیدا کند.
با گسترش تعداد سانتریفیوژهای نسل اول و دوم، حتی اگر ایران، تولید اورانیوم متوسط غنی شده خود را به عنوان بخشی از توافق بینالمللی، محدود یا به خارج از کشور حمل کند، میتواند با اورانیوم کمتر غنی شده خود، برای تولید ۴ تا ۵ بمب خیلی سریع اورانیوم غنی شده به دست آورد.
ایران همچنان مذاکرات را با این استدلال که از «خط قرمز» عبور نخواهد کرد، به تعویق میاندازد. امریکا و متحدانش باید سرعت عمل بیشتری از خود نشان بدهند. شاید بهترین اقدام این باشد که آنها سرعت خود را تا پیش از انتخابات ۱۴ ژوئن در ایران افزایش دهند البته نه به این دلیل که احتمال دارد پیش از انتخابات به توافق برسند، بلکه به این دلیل که ایرانیها برای تامل در معنای رویکردی که با سرعت زیاد به سوی پایان بازی هستهای پیش میرود به زمان بیشتری نیاز دارند.
این رویکرد جدید میتواند شامل تعریف توانایی هستهای غیرنظامی قابل قبول برای ایران باشد؛ تعریفی که رویکرد اعتمادسازی کاملا از آن منحرف شده و میتواند به معنای پذیرش غنیسازی محدود، اما با محدودیتهای سختگیرانه و قابل بازبینی باشد. این امر مانع از آن می شود که ایران با تولید و ارائه سلاحهای هستهای، جهان را مقابل یک عمل انجام شده قرار دهد.
در عمل، نیاز است که محدودیتهایی درباره تعداد و انواع ساتریفیوژها وضع شود که حداکثر میزان سطح غنیسازی و اورانیوم غنیسازی شدهای که میتواند در ایران باقی بماند، چقدر باشد. هر یک از این مقادیر باید بسیار اندک تعیین شود. واضح است که اگر ایران آمادگی داشته باشد برنامه هستهای خود را طبق این الگو تغییر دهد، ما نیز آماده لغو تحریمهای اقتصادی علیه ایران هستیم. اما ایرانیها پیش از پذیرش این شرایط نمیتوانند این فرصت را بدست بیاودند.
گذشته از بهانههایی که ایرانیها بیان میکنند، رویکرد پایان دادن به مساله هستهای این منفعت را نیز به دنبال دارد که اذهان آنها نسبت به این مساله کاملا روشن شود. این سیگنالی خواهد بود که نشان میدهد ما در آنچه میگوییم کاملا مصمم هستیم؛ این که زمان دیپلماسی در حال اتمام است.
با وجود آن که رهبران ایران ادعا میکنند که برنامه هستهای این کشور برای مقاصد صلحآمیز است، ایالات متحده میتواند نیت واقعی ایران را برای جهان از جمله برای مردم این کشور افشا کند. در چنین شرایطی، این اقدام برای ایالات متحده به مراتب راحتتر است تا آن که بخواهد لزوم اقدام نظامی را برای جامعه بینالملل توجیه کند.
دیپلماسی زمانی موفق خواهد بود که تهدیدها توسط طرف مقابل باور شده و بازی در این زمینه متوقف شود. ارائه پیشنهادی قابل قبول برای پایان این مساله به طرف ایرانی میتواند آنها را قانع کند که زمان رو به پایان است و ما در صورت شکست دیپلماسی، آماده استفاده از نیروی نظامی هستیم و راهی مشخص در دیپلماسی به آنها ارائه میکنیم. ایرانیان اگر این مساله را متوجه نشوند، باید عواقب آن را به عهده بگیرند.
64 درصد مردم امریکا موافق حمله نظامی به ایران هستند
رادیو فرانسه: موسسه تحقیقات و آمارگیری «پو» طی یک نظرسنجی اعلام کرد اکثریت مردم امریکا خواهان حمله نظامی به ایران برای توقف برنامه اتمی این کشور هستند.
موسسه تحقیقاتی «پو» طی یک نظرسنجی که نتایج آن را چندی پیش منتشر کرده اعلام کرد:« 64 درصد مردم امریکا خواهان اقدامی نظامی برای توقف برنامه هسته ای ایران هستند.»
این موسسه اعلام کرده است طبق نظرسنجی که طی روزهای سیزدهم تا هفدهم ماه جاری میلادی ترتیب داده است، 64 درصد مردم امریکا موافق بوده اند « برنامه اتمی ایران تا حدی اهمیت دارد که دست به اقدام نظامی برای متوقف کردن آن زد.»
این در حالی است که 24 درصد پرسش شوندگان نیز عنوان کرده اند حتی اگر ایران به سلاح هسته ای دست یافت نیز نباید امریکا به این کشور حمله کند.
همچنین طی این نظرسنجی مشخص شد همچنان اکثریت مردم امریکا بیشتر طرفدار اسراییل هستند تا فلسطین، اما نکته قابل توجه آنکه فاصله بین دو کمپ، در بین جوانان امریکا از متوسط تمامی مردم این کشور کمتر بوده است.
در حالی که 49 درصد مردم امریکا عنوان کرده اند با اسراییلی ها حس نزدیکی بیشتری دارند و تنها 12 درصد پاسخ مخالف آن را داده اند.
این در حالی است که در میان پاسخ دهندگان جوان بین 18 تا 29 سال میزان طرفداران اسراییل 36 درصد و طرفداران فلسطین 19درصد بوده است.
این نظرسنجی درمیان 1501 امریکایی صورت گرفته است.
نظرسنجی موسسه «پو» در حالی است که چندی پیش موسسه نظرسنجی «گالوپ» امریکا نیز طی یک نظرسنجی اعلام کرده بود 99 درصد مردم امریکا گمان میکنند برنامه هسته ای ایران بزرگترین خطر پیش رو درمقابل منافع ملی امریکا است و از این لحاظ نامش در کنار نام کره شمالی قرار گرفته است.
نگرانی عمیق روسیه از احتمال حمله نظامی به رژیم تهران
آمریکا به رژیم تهران چند ماه وقت داده است تا با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند. به گزارش رادیو آلمان، برای واشنگتن تسلیح هستهای رژیم تهران، «سناریویی کابوسوار» است و به همین علت آمریکا میخواهد، به هر قیمتی که شده جلوی هستهای شدن جمهوری اسلامی را بگیرد.
وزیر امورخارجه کانادا در این باره گفته که عاقلانه است رژیم تهران به آنچه جامعه جهانی و اوباما گفتهاند توجه کند و انعکاسی جدی در برابر آن داشته باشد.
نخستوزیر اسرائیل نیز در آستانه فرا رسیدن سال ۲۰۱۳ میلادی، سال جدید را سالی مهم برای تعیین سرنوشت مناقشه با رژیم تهران بر سر برنامه هستهای این رژیم قلمداد کرد.
مدیر مؤسسه معتبر واشنگتن در سیاست خاور نزدیک میگوید، در صورتی که جلوی اتمی شدن رژیم تهران گرفته نشود، باراک اوباما در تاریخ آمریکا به عنوان رئیسجمهوری ثبت خواهد شد که در دوران ریاست او جمهوری اسلامی به بمب اتمی دست پیدا کرده است.
به همین دلیل تحلیلگران امکان درگیری نظامی با رژیم تهران در سال آینده میلادی را بعید نمیدانند.
نگرانی عمیق روسیه
خبرگزاری اینتر فکس روسیه به نقل از وزیر امور خارجه این کشور در مورد پیامدهای توسل به زور علیه رژیم تهران برای امنیت منطقهای و بینالمللی هشدار داد.
بنابراین گزارش، سرگئی لاوروف از همه طرفهای درگیر در موضوع هستهیی رژیم تهران خواسته است که در گامهای خود و توسل به زور در روند مذاکرات احتیاط کنند و خاطر نشان کرد که این موضوع وی را عمیقا نگران میکند.
عوارض تشدید تحریم ها کمتر از فاجعه حمله نظامی است
اتحادیه اروپا تشدید تحریم ها را تصویب کرد
همانگونه که پیش بینی می شد، نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا که روز گذشته در لوگزامبورگ برگزار شد، طرح تحریم های جدید علیه ایران را تصویب کرد. هنوز جزئیات تحریم ها اعلام نشده است اما ظاهرا بخشی از تحریم ها شامل سفر مقامات دولتی می شود. همچنین محدودیت های قبلی علیه بانک مرکزی ایران شدیدتر می شود و کالاهای بیشتری از جمله گرافیت، فلزات، نرم افزارهای مربوط به فرآیندهای صنعتی و نفتکش ها مشمول تحریم خواهند شد.
دارایی های افراد و شرکت های بیشتری که بویژه در بخش صنعت نفت و گاز فعال هستند، مسدود و ممنوعیت سفر برآنها اعمال خواهد شد.تمامی نقل و انتقالات بین بانک های ایران و اروپا ممنوع می شود.
وزیر خارجه انگلستان در پایان این نشست گفت: حمله نظامی به ایران برای متوقف کردن برنامه هسته ای آن که می تواند به یک مسابقه هسته ای در منطقه خاورمیانه منجر شود، ممکن است به نتایجی فاجعه بار بیانجامد. در مقایسه با فاجعه، تحریم هزینه کمتری دارد.
جنگ روانی است یا تدارک حمله نظامی به ایران؟
روز گذشته ابتدا در امریکا و سپس در آلمان، از سوی مهم ترین نشریات این دو کشور اخباری منتشر شد که از آنها بوی جنگ علیه ایران می آید. مجله اشپیگل که امروز (دوشنبه) پخش سراسری در اروپا شد، در تفسیری خبری مدعی شد که سپاه پاسداران ايران در صدد غرق کردن يک نفتکش در تنگه هرمز است تا اين تنگه را ببندد. به نوشته اشپیگل که خبر خود را مستند به یک منبع اطلاعاتی کرده، این نفتکش در جریان یک مانور نظامی و براثر یک حادثه سپاه ساخته قرار است غرق شود.
اشپیگل سردار فدوی فرمانده نیروی دریائی سپاه و عزیز جعفری فرمانده سپاه پاسداران را بعنوان طراحان این ماجرا اعلام کرده است و طرح را آماده تائید علی خامنه ای.
در یک خبر تحریک آمیز دیگر که می تواند موجب وحشت کشورهای اروپائی وارد کننده نفت از کشورهای خلیج فارس و همچنین حکومت های منطقه شود، نیویورک تایمز از قول یک مقام پیشین دولت امریکا مدعی شد:
هکرهای ایرانی که دراختیار سپاه است به کامپیوترهای شرکت های نفتی و گازی کشورهای خلیج فارس حمله کرده اند.
این خبر نیویورک تایمز را سپس خبرگزاری اسوشیتد پرس با قید تاریخ وقوع آن که مربوط به حداقل یک تا دو ماه پیش است اما روز گذشته ناگهان بعنوان خبر دست اول در صدر خبرها قرار گرفت منتشر کرد و نوشت:
تابستان امسال کامپیوترهای شرکت نفتی آرامکو عربستان سعودی و شرکت قطری تولید گاز طبیعی با نام «راس گاز»، با استفاده از ویروسی به نام «شامون» هک شدند.
بدنبال انتشار این خبر قدیمی، وزیر دفاع آمریکا حملات سایبری جمهوری اسلامی به کامپیوترهای نفتی یاد شده را مخرب ترین حملاتی توصیف کرد که بخش خصوصی تاکنون متحمل شده است.
وزیر دفاع آمریکا که روز پنجشنبه ۱۱ اکتبر در نیویورک سخن می گفت، اضافه کرد: کامپیوترهای مهم آرامکو با استفاده از ویروس «شامون» پاک شده اند و تصویری از یک پرچم آتش گرفته آمریکا به جای محتوای فایلها در این تارنما دیده می شود.
با هک شدن این کامپیوترها بیش از ۳۰ هزار دستگاه کامپیوتر از بین رفته است و کامپیوترهای تازه باید جایگزین شوند. شرکت قطری نفت و گاز نیز دچار مشکلی مشابه شده است.
وزیر دفاع امریکا بلافاصله اضافه کرد:
«پیش از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نشانه های هشداردهنده آشکار بود، اما ما مجهز و آماده نبودیم تا با آنها مقابله کنیم. ما بهای سنگینی به خاطر این بی توجهی پرداختیم. نباید بگذاریم تاریخ تکرار شود.»