بایگانی روزانه: ژوئیه 4, 2012

توقف صادرات قایق های تندرو از نروژ به ایران

وزارت امور خارجه نروژ مانع از صادرات قایق های تندرو غیر نظامی از این کشور به ایران شد.

به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری رسمی مصر، وزارت امور خارجه نروژ از شرکت نروژی «بوتسرفیس» واقع در منطقه مندال در غرب نروژ خواسته است تا اجرای قرارداد ساخت و تحویل قایق های تندرو به ایران را متوقف کند.

این شرکت نروژی از ایران سفارش ساخت 10 فروند قایق تندرو نجات با مصرف غیرنظامی را دریافت کرده بود اما هم اکنون قادر به انجام تعهدات خود نیست.

«بیورن فیلهوژن» رئیس هیئت مدیره شرکت نروژی «بوتسرفیس» گفت که این شرکت قبل از این 5 فروند از این قایق های تندرو را ساخته و تحویل ایران داده بود.

وی افزود: نمی توان دلیل توقف ساخت و صادرات این قایق های تندرو به ایران را فهمید با اینکه قبل از امضای قرارداد ساخت این قایق های تندرو، چند مرتبه با وزارت خارجه نروژ نامه نگاری کرده بودیم. کار ساخت این قایق های تندرو از تابستان گذشته آغاز شده بود.

ارزش قرارداد ساخت 10 فروند قایق تندرو توسط شرکت نروژی 250 میلیون کرون نروژ معادل 42 میلیون دلار بوده است.

در واکنش به این موضوع، «فرودیه اندرسن» سخنگوی وزارت امور خارجه نروژ گفت: در چارچوب تحریم های سازمان ملل متحد علیه تهران، صادرات نروژ به ایران با محدودیت های بیشتری روبه رو شده است. همه تجهیزات دارای کاربردهای دوگانه (غیرنظامی و نظامی) باعث نگرانی شده اند.

سخنگوی وزارت خارجه نروژ همچنین از اعلام زمان توقف این ممنوعیت صادرات به ایران برای شرکت های نروژی خودداری کرد.
وی افزود: باید منتظر تصمیم گیری جدید مقامات نروژ در این باره باشیم.

در جستجوی مشتری افریقائی! قطع خرید نفت ایران از سوی 27 کشور اروپائی

سردار قاسمی وزیر نفت، این روزها بیشترین مصاحبه و نظرات را در باره آغاز تحریم نفت ایران می کند و میدهد. از استراتژی جدید برای دور زدن تحریم نفت ایران می گوید، از ذخیره کردن نفت تا پس از تحریم ها، آن را بفروشند و یا پیدا کردن بازارها و مشتری های تازه و جایگزین کردن آنها به جای اروپائی ها! اما این سرتیپ سپاه که پیش از این فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه بوده نمی گوید که نفتکش ها را چگونه به کشورهای جایگزین می رساند؟ وقتی شرکت های بزرگ جهانی حاضر نیستند کشتی های حامل نفت ایران را بیمه کنند، کدام نفتکش نفت ایران را حمل می کند؟

بدنبال اعلام استراتژی جدی نفتی از سوی سردار قاسمی، روزگذشته مدیر امور بین المللی شرکت نفت هم مصاحبه کرد و گفت:

بازاریابی‌های جدید در دستور شرکت نفت ایران قرار گرفته است. یکی از بازارهای جدید برای صادرات نفت ایران کشورهای آفریقایی هستند. بزودی جزئیات بیشتری از قراردادهای جدید صادرات نفت ایران به کشورهای جدید اعلام می شود.

با آغاز تحریم نفت ایران، اکنون 27 کشور اروپایی نفت از ایران نمی خرند. آن 27 کشور افریقائی که شرکت نفت آنها را می خواهد جایگزین کند و معلوم نیست مصرف نفتی همه شان روی هم باندازه مصرف یک کشور اروپائی هست یا نه، کدام اند؟

معلوم نیست این حرف های بی حساب و کتاب برای چه کسانی گفته می شود؟

شلیک بی صدا برای مقابله با امریکا بازی موش و گربه بر سر بستن تنگه هرمز

همزمان با طرح دو فوریتی بستن تنگه هرمز در مجلس نظامی- امنیتی نهم که بیشتر یک شوخی تبلیغاتی است تا واقعیت، اعلام شد که سپاه پاسداران نیز رزمایش موشکی خود را شروع کرده است. قرار بود در این رزمایش شلیک انبوه موشکی به نمایش گذاشته شود اما هنوز هیچ عکس و تصویری از این پرتاب انبوه منتشر نشده و محل مانور هم معلوم نیست کجاست. درحالیکه گفته اند این مانور برای مقابله با تحرکات امریکا در خلیج فارس است!

یک سوم صادرات دریایی نفت جهان که معادل یک پنجم کل مصرف جهانی است از تنگه هرمز عبور می کند. شوخی نظامی با این تنگه و این آبراه، چندان خنده دار نخواهد بود!

سارا واگن کنشت در مجلس آلمان: پول های مردم را از چنگ میلیاردرها در آورید

یونگه ولت ــ گزینش و ترجمه رضا نافعی

سخنان سارا واگن کنشت، معاون اول رهبری حزب چپ آلمان در مجلس این کشور:

آقای رئیس، خانم ها و آقایان، همکاران محترم!

«میلیاردها پول مالیاتی بر باد داده شده است. آن کس که مسئول این کار بود، نشان داد که عروسک خیمه شب بازی  است. عروسک  باز هم کسی نبود جز یکی از آن نوع مدیرانی که وعده بهبود داده بودند: یک سرمایه گذار بانکدار.

» این مطلبی است که روزنامه » هاندلزبلات » در مورد دولتی کردن یک موسسه تهیه انرژی نوشت. متاسفانه این توصیف در مورد سیاست اروپائی دولت کنونی آلمان نیز صادق است: کار این دولت هم  مانند کار عروسک هاست. عروسک بازان پشت پرده بانکدار ها هستند. حاصل کار آنها بستن  قرار دادهائی است برای برداشتن کلاه شهروندان و نجات ثروت کلان سرمایه دارن تا قمارخانه بازار مالی بتواند  سرپا بماند.

اجازه بدهید یادآوری کنم که زمانی قرار بود ( پروژه)  اروپا  پروژه ای برای تحقق  صلح، دموکراسی و عدالت اجتماعی باشد.  این حاصل درسی بود که از صدها سال جنگ های وحشیانه گرفته شده بود و گزینشی بود  آگاهانه  در برابر آن سرمایه داری خشنی که  بحران اقتصادی جهانی و دیکتاتوری خونین  فاشیستی را موجب شده بود…

» اروپا باید وفادار به میراث خود، مهد نوینی برای  کرامت انسانی و عدالت اجتماعی گردد.» این ها سخنانی است که  روزگای ریچارد فن وایتس اکر، صدراعظم اسبق آلمان بر زبان آورده بود.

این اروپای امروز که  شما می خواهید با چتر نجاتی عظیم  برای بانک ها و با اتحادیه مالی  مهر خود را بر آن بکوبید، درست نقطه مقابل آن  اروپاست. این اروپا پروژه ایست برای فروکوفتن دموکراسی و عدالت اجتماعی، برنامه ایست برای درهم شکستن حقوق کارگران و برنامه ایست برای کاستن دستمزدها و حقوق بازنشستگان. این برنامه ایست که بانک آلمان، گلدمان زاکس و مورگان استانلی برای چپاول مالیات دهندگان اروپائی  به میدان آورده اند.

مسئولیت این امر، که کار را به اینجا کشید،  بعهده همه شماست:  بعهده شما خانم مرکل و حکومت  ائتلاف سیاه و زرد شما که هیچ ارزشی برایش معتبر نیست مگر آنچه که در بازارهای مالی رخ می دهد و نمره ای که موسسات ارزشگذاری به آن می دهند، ولی شما نیز، خانم ها و آقایان محترم از فراکسیون های  احزاب سوسیال دموکرات و سبزها،  شما فراکسیون های  باصطلاح مخالف دولت، که در برابر دوربین رسانه بعنوان منتقدان دولت باد به غبغب می اندازید ولی تا کنون هر اقدام شرم انگیز دولت را  در عرصه سیاست اروپائی  تایید کرده اید و امروز هم  باز می خواهید آنرا تکرار کنید، شما نیز مسئول هستید.

» لطفا نگوئید آنچه من تا امروز آموخته ام ، بیهوده بوده است» این جمله را اخیرا خانم جوانی برای من نوشت، خانمی که با شوری برخاسته از مهر اروپا و اندیشه اروپائی، بعنوان داوطلب یکسال در یونان بسر برده  و اینک به آلمان بازگشته است.  او   از آنچه که بر سر یونانی ها آمده است شوکه شده است بویژه نگران سرنوشت کشوری است که بیش از نیمی از جوانان هم سن وسال او بیکارند و آینده ای نیز ندارند، کشوری که زن بارداری  را  که پول نقد نداشته باشد به اتاق زایمان راه نمی دهند، کشوری که زنان و مردان بازنشسته  در بالکن های خود کدو می کارند زیرا حقوق بازنشستگی آنها  حتی  برای سیر کردن شکم آنها کافی نیست . اینها در قلب اروپا رخ می دهد. آری یونان مسائل زیادی داشته که خود مسئول بوجود آمدن آن بوده است. ولی این فاجعه اجتماعی که امروز یونان از آن رنج می برد، این را یونانی ها خود بوجود نیاورده اند. این حاصل سیاست شماست.

بس کنید و دیگر واقعیات را با پیچیدن در  لفافه الفاظ دروغ  مه آلود پنهان نکنید!  شما  با ما  از بحران بدهی دولتی  می گوئید. اما واقعیت این است که بانک ها در بحران هستند و  بحران بانکهاست که دائم  بدهی دولت را افزایش می دهد. این شما هستید   که دائم چترهای نجات کلان تر باز می کنید و دیوارهای ایمنی قطور تر برای جلوگیری از سرایت آتش می سازید ولی کاری برای فرونشاندن  خود آتش نمی کنید .

شما به ما می گوئید مشکل کشورهای جنوبی اروپا این است که قدرت رقابتشان کم است. تولید امروز صنایع اسپانیا 30 درصد از سال 2008 کمتر است، در حالی که هزینه تولید مصنوعات اسپانیا 9 در صد کاهش یافته است. پس علت این نیست. دلیلش این است که بانکهای اسپانیا وضعشان خراب است و نمی توانند به  اقتصاد تولیدی وام بدهند. یک دلیل دیگرش این است که از سالها پیش  برنامه های ریاضت اقتصادی به اجرا گذاشته شده و امکان تنفس برای اقتصاد تولیدی باقی نگذاشته است. عین این جریان را  در یونان هم دیدیم.

حال باید این برنامه فاجعه بار از طریق اتحادیه مالی در سراسر اروپا به اجرا در آید؟  می خواهید روزی آلمان را هم به وضع  یونان بیاندازید؟ این یعنی جنون ، خانم مرکل!

بیائید نگاهی به ارقام بیاندازیم. اگر برنامه اتحادیه مالی به اجرا در آید، دولت های اروپائی باید در چند سال آینده 2 هزار میلیارد یورو از بودجه خود بکاهند : از بودجه بهداشت، از  خدمات اجتماعی، از بودجه  آموزش و  از حقوق بازنشستگان. آنوقت دیگر از اروپا چه باقی خواهد ماند؟

کسی که خواستار رشد اقتصادی و رفاه در اروپا باشد باید جلوی این اتحادیه مالی را با صرفه جوئی های هزارا ن میلیاردی آن  بگیرد. کسی که این کا را نکند، ریا کار است.این را با صراحت تمام به شما می گویم.

نشانه های زیادی حکایت از آن دارند که این مالیات برای داد وستدهای مالی حقه بازیست. با وجود این آقای شویبله ( وزیر دارائی آلمان. م) حساب کرده که از این ممر 2 میلیارد مالیات دریافت خواهد کرد. نگاهی به داد و ستدهای اوراق بهادار بیفکنید و ببینید چه خرید و فروش هائی می شود. اگر از آنها مالیات درست و حسابی گرفته شود  درآمد دولت بمراتب بیشتر خواهد شد.

خانم مرکل این را هم بشما بگویم: اگر شما بازهم با تحمیل برنامه های صرفه جوئی  خشن کشورهای اروپائی را به  بحران بیاندازید، و بجای آن که با دادن اعتبارات مستقیم از بانک مرکزی اروپا به دولت ها، آنها را از شر مسابقه افزایش بهره بانک ها رهائی بخشید، آنوقت نام شما در تاریخ بعنوان صدراعظم آهنین ثبت نخواهد شد ، بلکه  لقب گور کن یورو بشما داده خواهدشد.

شما بما می گوئید که  کار اتحادیه مالی کاهش بدهی هاست. آن هم واقعیت ندارد. اگر شما می خواهید مانع انفجار  بدهی های اجتماعی شوید، باید  به دریافت وام های میلیاردی بیشترو تزریق آن به  مجرا های مالی پایان دهید. ولی شما اصلا چنین قصدی ندارید. زیرا همزمان با تصویب برنامه اتحادیه صرفه جوئی، مجلس آلمان باید امروز موافقت خود برای کندن گور تازه ای برای میلیاردهای بعدی رااعلام کند  یعنی برای           European Stability Mechanism  مکانیسم ثبات اروپائی.

شما  اخیرا  8 میلیارد یورو بر بودجه افزودید تا بتوانید نخستین قسط برای  چتر نجات بانک ها را حواله کنید.  من اصلا در صدد نیستم برای شما محاسبه کنم که با این  8 میلیارد چگونه می توانستید وضع زندگی خانواده های دریافت کننده کمک های فوری معروف به «هارتس 4 » را عوض کنید و شانس آموزش  کودکان این خانواده ها را بهبود بخشید. نگاهی به وضع شهرداریها  و بخش ها بیفکنید. این ها کتابخانه ها را تعطیل می کنند، استخرها را می بندند، مدارس ابتدائی را تعطیل می کنند، برای نداشتن پولی که در قیاس با این 8 میلیارد مبلغی خنده آور هستند. شما برا ی بچه ها پول ندارید  ولی می بینم که برای نجات بانک ها میلیارد میلیارد پول دارید. شما از این ها می گیرید تا به آنها بدهید. من اسم این کار را صرفه جوئی نمی گذارم این تجدید تقسیم است. برای آن که بدانیم چه کسی از این تجدید تقسیم سود می برد کافیست نگاهی به یونان بیفکنیم.   در آغاز  باصطلاح نجات یونان بدهی این کشور 300میلیارد یورو بود که به بانک ها، هج فوندزها  و ثروتمندان شخصی داده شد. بدهی امروز یونان 360 میلیارد یورو است که پرداخت  300 میلیارد آنرا باید مالیات دهندگان اروپائی تضمین کنند. همین نمونه نشان می دهد که بر سر آن باصطلاح کمک ها چه می آید. آنها را بدست بازنشستگان یونانی نمی رسد، می رسد  بدست مافیای مالی …

تصادفی نیست که بموازات بدهی دولتی ثروت خصوصی ده هزار فامیل اروپائی دائما به رکوردهای تازه می رسد. پولها را از آنها پس بگیرید. آن میلیارد هائی که ما کم داریم در دست آنهاست. آن پولها را می توانید پس بگیرید تا نه نیازی به تشکیل اتحادیه مالی داشته باشید و نه دموکراسی را از بین ببرید.

ولی شما عکس آن را می کنید. شما بدهی را بگردن  جامعه  می گذارید تا  مباداد  دست به ترکیب ثروت ثروتمندان بخورد.  حالا برای آن که بتوان به آن پول لازم دسترسی پیدا کرد باید حاکمیت ملی دولت ها  بر بودجه کشوری از آنها گرفته شود و بدست  مدیران اروپائی در بروکسل داده شود، چون آنها بی ملاحظه تر می توانند بودجه را کم کنند. این است آن واقعیتی که در  پس آن پنهان است. این هسته سیاست شماست. شما یورورا نجات نمی دهید، شما یوروهای میلیونرها را نجات می دهید.  پس لااقل این قدر صداقت داشته باشید و همین را به مردم بگوئید. به آنها بگوئید  که با قراردادهائی که روی میز است، آن کشور فدرال اجتماعی که در قانون اساسی بصراحت تثبیت شده دورانش بسر رسیده است. به آنها بگوئید که مردم در آینده می توانند مجلسی انتخاب کنند که اختیار چندانی نخواهد داشت. زیرا آلمان نیز جزو آن کشورهائی خواهدشد که بدهی دولتی آنها بمراتب بیشتر از آن مقداری است که اتحادیه مالی خواهد خواست. به مردم بگوئید که این یک کودتای سرد علیه قانون اساسی است.

خانم ها و آقایان عضو حزب دموکرات مسیحی و حزب سوسیال مسیحی، شعار احزاب شما پس از جنگ » رفاه برای همه » بود. اینک  شما رفاه میلیونها نفر را نابود می کنید. شما نان را از دست تهی دستان می گیرید چون جرآت گرفتن پول از دست  ثروتمندان را ندارید.

http://www.jungewelt.de/2012/07-03/001.php

به‌اشتراک‌گذاری این: